شما میتوانید فقط با 15000 تومان صاحب یک نسخه تبلیغاتی سامانه پیام کوتاه به امکانات زیر شوید :: خط اختصاصی 14 رقمی :: بانک شماره موبایل کل کشور :: پرداخت آنلاین و تحویل فوری :: پشتیبانی 24 ساعته :: 09196150328 :: smsalvand.com
سلام. عرض تسلیت رحلت حضرت محمّد(ص). در روایات هست که:
وقتی ابراهیم پسر رسول الله، قبض روح شد، خورشید گرفت، پس مردم گفتند که خورشید به خاطر از دست رفتن پسر رسول الله گرفته است. پس رسول الله بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای پروردگار را به جای آورد و سپس فرمود: همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانه های خدا هستند، به امر او جاری هستند، تابع او هستند، برای مرگ و زندگی کسی نمی گیرند، پس هر گاه گرفتند یا یکی از آنها گرفت، نماز بخوانید، سپس [از منبر] فرود آمد، پس مردم نماز خورشیدگرفتگی(آیات) را به جای آوردند.
این روایت نه در توصیف فضایل رسول الله، بلکه برای توضیح ماجرای واجب شدن نماز آیات، در معتبرترین کتب روایی شیعه و سنّی آمده است: از امّهات شیعه در: وسائلالشیعة ج : 7 ص : 485 ،ح9923، الکافی ج : 3 ص : 209-208 ح7، تهذیبالأحکام ج :3 ص : 155-154، ح1 و در صحاح اهل سنّت در: صحیح البخاری » کتاب الکسوف » باب الصلاة فی کسوف الشمس996، صحیح مسلم » کتاب الکسوف » باب ما عرض على النبی صلى الله علیه وسلم فی صلاة الکسوف من أمر الجنة والنار ،904.
حال باید پرسید اگر آن حضرت پیامبری حقیقی نبودند، آیا سعی می کردند که مردم را از اشتباهی در مورد ایشان کرده بودند و گمان می کردند خورشید به خاطر مرگ پسر ایشان گرفته است، به در آوردند؟ آیا غیر از این است که در صورت پیامبر دروغین بودن، حداکثر با خود می گفتند که آنها خودشان اینگونه فکر می کنند و به حال خودشان رهایشان می کردند؟
نکته دیگر در مورد حضرت محمّد(ص) اینکه مردم را به کسب علم فرا می خواندند:
در قرآن که ایشان، آنرا را وحی خدا بر خویشتن معرفی می فرمودند، چنین می خوانیم:
وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً قرآن، اسراء(17)، آیه 36 از آنچه به آن علم (وآگاهى) ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.
در روایات هم دستورات اکید ایشان بر کسب علم بسیار است، از جمله این روایت:
آنکه در راهی رود که در آن طلب علم کند، خداوند برایش راهی را بسوی بهشت آسان می کند. و همانا فرشتگان بواسطهء رضایتی که از کارش دارند، بالهای خود را برای طالب علم می گسترانند و همه کسانی که در زمین و آسمان اند، حتی ماهیهای در آب برای عالم آمرزش می طلبند و فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستاره هاست[احتمالا از جهت نورانی بودن] و علما وارث پیامبرانند و پیامبران درهم و دیناری به میراث نگذاشتند، بلکه علم را به ارث گذاشتند، کسیکه آن را گرفت بهره ی وافر برده است.
که این روایت نیز هم در کتب معتبر شیعه و هم در کتب معتبر اهل سنّت موجود است: الکافی ج : 1 ص : 34، ح1. سنن أبی داود » کتاب العلم » باب الحث على طلب العلم3641(سنن الترمذی » کتاب العلم » باب فضل طلب العلم2646)
ایشان حتی فرمودند که کسب علم واجب است(الکافی ج : 1 ص : 31-30 ح5و1)
باز باید بپرسیم، اگر حضرت محمّد(ص) پیامبری حقیقی نبودند، مردم را دعوت به کسب علم می کردند؟ آیا علم حقیقی، برای دروغگویان بدترین زهر نیست؟
جدای از بشارتهای ادیان پیشین و معجزات نبوی، چنین شواهد و قرائنی، در ایجاد اطمینان قلبی به درست بودن رسالت حضرت محمّد(ص) اثر شگفتی دارند.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
شما میتوانید فقط با 15000 تومان صاحب یک نسخه تبلیغاتی سامانه پیام کوتاه به امکانات زیر شوید :: خط اختصاصی 14 رقمی :: بانک شماره موبایل کل کشور :: پرداخت آنلاین و تحویل فوری :: پشتیبانی 24 ساعته :: 09196150328 :: smsalvand.com
سلام. عرض تسلیت رحلت حضرت محمّد(ص).
در روایات هست که:
وقتی ابراهیم پسر رسول الله، قبض روح شد، خورشید گرفت، پس مردم گفتند که خورشید به خاطر از دست رفتن پسر رسول الله گرفته است. پس رسول الله بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای پروردگار را به جای آورد و سپس فرمود: همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانه های خدا هستند، به امر او جاری هستند، تابع او هستند، برای مرگ و زندگی کسی نمی گیرند، پس هر گاه گرفتند یا یکی از آنها گرفت، نماز بخوانید، سپس [از منبر] فرود آمد، پس مردم نماز خورشیدگرفتگی(آیات) را به جای آوردند.
این روایت نه در توصیف فضایل رسول الله، بلکه برای توضیح ماجرای واجب شدن نماز آیات، در معتبرترین کتب روایی شیعه و سنّی آمده است:
از امّهات شیعه در: وسائلالشیعة ج : 7 ص : 485 ،ح9923، الکافی ج : 3 ص : 209-208 ح7، تهذیبالأحکام ج :3 ص : 155-154، ح1
و در صحاح اهل سنّت در: صحیح البخاری » کتاب الکسوف » باب الصلاة فی کسوف الشمس996، صحیح مسلم » کتاب الکسوف » باب ما عرض على النبی صلى الله علیه وسلم فی صلاة الکسوف من أمر الجنة والنار ،904.
حال باید پرسید اگر آن حضرت پیامبری حقیقی نبودند، آیا سعی می کردند که مردم را از اشتباهی در مورد ایشان کرده بودند و گمان می کردند خورشید به خاطر مرگ پسر ایشان گرفته است، به در آوردند؟ آیا غیر از این است که در صورت پیامبر دروغین بودن، حداکثر با خود می گفتند که آنها خودشان اینگونه فکر می کنند و به حال خودشان رهایشان می کردند؟
نکته دیگر در مورد حضرت محمّد(ص) اینکه مردم را به کسب علم فرا می خواندند:
در قرآن که ایشان، آنرا را وحی خدا بر خویشتن معرفی می فرمودند، چنین می خوانیم:
قل ربّ زدنی علماً
قرآن، طه(20)، آیه 114
بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!»
وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً
قرآن، اسراء(17)، آیه 36
از آنچه به آن علم (وآگاهى) ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند.
در روایات هم دستورات اکید ایشان بر کسب علم بسیار است، از جمله این روایت:
آنکه در راهی رود که در آن طلب علم کند، خداوند برایش راهی را بسوی بهشت آسان می کند. و همانا فرشتگان بواسطهء رضایتی که از کارش دارند، بالهای خود را برای طالب علم می گسترانند و همه کسانی که در زمین و آسمان اند، حتی ماهیهای در آب برای عالم آمرزش می طلبند و فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستاره هاست[احتمالا از جهت نورانی بودن] و علما وارث پیامبرانند و پیامبران درهم و دیناری به میراث نگذاشتند، بلکه علم را به ارث گذاشتند، کسیکه آن را گرفت بهره ی وافر برده است.
که این روایت نیز هم در کتب معتبر شیعه و هم در کتب معتبر اهل سنّت موجود است: الکافی ج : 1 ص : 34، ح1. سنن أبی داود » کتاب العلم » باب الحث على طلب العلم3641(سنن الترمذی » کتاب العلم » باب فضل طلب العلم2646)
ایشان حتی فرمودند که کسب علم واجب است(الکافی ج : 1 ص : 31-30 ح5و1)
باز باید بپرسیم، اگر حضرت محمّد(ص) پیامبری حقیقی نبودند، مردم را دعوت به کسب علم می کردند؟ آیا علم حقیقی، برای دروغگویان بدترین زهر نیست؟
جدای از بشارتهای ادیان پیشین و معجزات نبوی، چنین شواهد و قرائنی، در ایجاد اطمینان قلبی به درست بودن رسالت حضرت محمّد(ص) اثر شگفتی دارند.